جدول جو
جدول جو

معنی بچشم شنیدن - جستجوی لغت در جدول جو

بچشم شنیدن
(مُ لَ قَ)
کنایه از دیدن است. (آنندراج) :
روشن گهر بود ز نسب نامه بی نیاز
بشنو بچشم دعوی در یتیم را.
وحید.
و رجوع به چشم شود، حمل بچه. بارداری:
خرسندی است دارو، استرونی است حرص
کآز و نیاز بچه همی توأمان کشد.
امیرخسرو.
، بچه گرفتن از جنس مادۀ پرورده و نگهداری شده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ لَ طَ)
بچشم خود دیدن. بچشم خویش دیدن. بچشم خویشتن دیدن. دیدن با چشم نه شنیدن به خبر و نقل. رؤیت کردن و مطمئن شدن و یقین کردن:
رفتن جان را به چشم خود ندیده هیچ کس
من بچشم خویش می بینم که جانم میرود.
میرخسرو.
بچشم خویش دیدم در گذرگاه
که زد بر جان موری مرغکی راه.
سعدی.
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود بچشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
سعدی، تربیت و نگاهداری جنس ماده برای فرزند زادن و بچه گرفتن از آن
لغت نامه دهخدا